در زادروز اصفهان حامیان میراث اصفهان اعلام موجودیت کرد

 

علیرضا روحانی*

جمعی از سازمان های غیردولتی سراسر کشور در نخستین روز از آذر ماه سال جاری و همزمان با روز اصفهان در راستای دفاع و پاسداری از میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی این شهر- موزه بی مانند و زیبا، با صدور بیانیه ای اقدام به تشکیل ائتلافی با عنوان حامیان میراث اصفهان نمودند.
در این بیانیه که به امضای 16 سازمان غیردولتی رسیده است هدف از تشکیل ائتلاف، دفاع و پاسداری از داشته های تاریخی، طبیعی و زیست محیطی اصفهان در برابر موج گسترده تخریب این یادگارهای خدادادی و انسانی ذکر شده است.
هم چنین در بند دیگری از این بیانیه به دفاع و تاکید بر توسعه شهری و عمرانی با پای فشاری بر مبانی توسعه پایدار اشاره و تاکید شده است.
متن کامل این بیانیه بدین شرح است:
عروس شهرهای مشرق زمین مدت زمانی است که دستخوش دگرگونی در چهره بی مانند و افسونگر خویش از سوی اندک جمعیتی از ناآگاهان، چه در میان مسئولان حوزه های اجرایی و شهری و چه در میان برخی از شهروندان ناآگاه شده است.اگر این روند نابودی میراث تاریخی و طبیعی و زیست محیطی این شهرموزه کهن با همین شتاب فزاینده و به بهانه های واهی توسعه عمرانی ادامه یابد، روزگاری نه چندان دور، چهره ای عجوزه گونه از از این ساحره مشرقی در پیش چشمان ما هویدا خواهد شد و آن روز افسوس نابودی بهشت ثانی خداوند بر روی کره خاکی نوشداروی پس از مرگ سهراب خواهد بود.
این گونه بود که جمعی از سازمان های غیردولتی (مردم نهاد) سراسر کشور بر آن شدند تا در نخستین روز از آذر ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت خورشیدی که مقارن با زادروز نگین فیروزه فام ایران زمین، اصفهان است، گردهم آمده و با تاکید بر اجرایی شدن بندها و اهداف کلی زیر، موجودیت ائتلاف حامیان میراث اصفهان را رسما اعلام نمایند.
1) دفاع و پاسداری از داشته های تاریخی، طبیعی و زیست محیطی اصفهان در برابر موج گسترده تخریب این یادگارهای خدادادی و انسانی بازمانده از نیاکانمان با عنایت به برخی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی و برخی مواد قوانین موضوعه کشور
2)دفاع و تاکید بر توسعه شهری و عمرانی با پای فشاری بر مبانی توسعه پایدار
3)اطلاع رسانی و آگاه سازی همگانی با استفاده از ابزار رسانه
4) تاکید بر اجرای اظهارات و نظرات کارشناسان بی طرف و دلسوز در رابطه با مسایل مرتبط با مواریث تاریخی، طبیعی و زیست محیطی اصفهان
5) تعامل و همکاری با دستگاه های اجرایی و نظارتی جهت اعتلای جایگاه بر حق این شهر جهانی که به عنوان نخستین هدف گردشگران درون و برون مرز می باشد
امید است تا با تکیه بر دانش و بینش و در جهت حفظ منافع و مصالح ملی و جمعی و مقابله با نگرش هایی که منافع فردی و جناحی را بر منافع گروهی و ملی ارجح می داند، بتوانیم گامی هرچند ناچیز در راه سرفرازی سرزمین کهن مان برداریم.

*سخنگوی ائتلاف حامیان میراث اصفهان

اعضای شورای شهر اصفهان: از مسایل پیرامون مترو کاملا بی‌اطلاعیم

پس چه کسی با عبور مترو از چهارباغ موافق است؟!
علیرضا روحانی

« طبق مصوبه شورای عالی ترافیک مسیر مترو از پیاده رو غربی چهارباغ تغییر داده شده و پس از عبور از غرب سی و سه پل به سمت خیابان چهارباغ بالا حرکت و بقیه مسیر را طی می کند...». این گفته رییس شورای شهر اصفهان در تاریخ 27 شهریور ماه سال جاری کافی بود تا دوباره آتش زیر خاکستر را شعله ور نماید.
عباس حاج رسولیها با این اظهار نظر موضوع درگیری متروی اصفهان و خیابان تاریخی چهارباغ عباسی را بار دیگر در صدر اخبار رسانه ها نشاند. از آن تاریخ اعتراضات نهادهای مردمی و NGO های حامی میراث فرهنگی و محیط زیست، نهادهای علمی و دانشگاهی، کارشناسان و صاحب نظران فن و دوستداران میراث فرهنگی دیگر بار بالا گرفت.
نارضایتی های عمومی تا بدان جا پیش رفت که در روز شنبه 20 مهر ماه سال جاری، جمعی از شهروندان اصفهانی در مقابل دبیرخانه شورای شهر اصفهان گردهم آمدند تا در تجمعی آرام، اعتراض خود را نسبت به این اظهار نظر و تفسیر از مصوبه شورای عالی ترافیک مبنی از گذر مترو از خیابان چهارباغ عباسی اعلام کنند.

 

ادامه نوشته

دانشجویان اصفهانی به گذر مترو از چهارباغ عباسی اعتراض کردند

 

دانشجویان دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان، با انتشار و امضای طوماری خواستار توقف گذر مترو از بافت تاریخی اصفهان شدند.
 در این طومار 50 متری که به امضای گروهی از دانشجویان رسید، خطاب به مسئولان شورای شهر و مجریان پروژه مترو آمده است: با توجه به جایگاه شهر اصفهان، بی گمان مترو یکی از نیازهای این کلان شهر است؛ اما نظر به مخالفت های متعدد کارشناسان میراث فرهنگی، هیات منتخب استادان دانشگاه صنعتی اصفهان، دو مصوبه شورای عالی ترافیک کشور و دستور صریح قاضی مبنی بر توقف عملیات مترو در خیابان چهارباغ عباسی، تاکید داریم که مسئولان شورای شهر، شهرداری اصفهان و مجریان طرح مترو باید ضمن عذر خواهی از مردم فرهنگ دوست اصفهان و پاسخ گویی شفاف به افکار عمومی، هرچه سریع تر نسبت به توقف احداث مترو در خیابان چهارباغ عباسی و بافت تاریخی شهر اصفهان و استفاده از مسیر جایگزین اقدام نمایند.
این طومار در حاشیه برگزاری همایش "بیدار باش" با موضوع "مترو و اصفهان" که به همت تشکل دانشجویی "کانون فرهنگ پژوهان ایرانا" برگزار شده بود به امضای دانشجویان دانشگاه های مذکور رسید.

بیانیه‌ی تحلیلی سازمان‌های مردم‌نهاد برای بازنگری پرونده‌ی سدسازی کشور

بیانیه‌ی تحلیلی سازمان‌های مردم‌نهاد
در اعلام همراهی با مواضع‌گیری زیست‌محیطی کارشناسان و احزاب
و درخواست آنان برای بازنگری پرونده‌ی سدسازی کشور

ما، گروهی از سازمان‌های مردم‌نهاد، به‌عنوان بخشی از نمایندگان ملّت ایران، از احزابی که خواست‌های اضطراری جامعه در زمینه‌ی محیط زیست را جدّی گرفته و آن را در نشست فصلی تابستان خود در خانه‌ی احزاب بازتاب دادند، سپاس‌گزاریم و ضمن اعلام همراهی کامل در آن خواست‌ها، در کنار شرکت‌کنندگان در چهارمین همایش علمی «انجمن موسسه‌ی تحقیقات جنگل‌ها و مراتع» که نگرانی‌های‌شان را در بیانیه‌ای – که به امضای شماری از فعالان فرهنگی و نهادهای مدنی رسید - بازتاب دادند، توجه مسؤولان گرامی و نهادهای تصمیم‌گیر (مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و وزارت‌خانه‌هایی هم‌چون نیرو، کشور و غیره) را به مورد اساسی «لزوم بازنگری پرونده‌ی سدسازی کشور» جلب می‌کنیم.

 

ادامه نوشته

نامه دبیر دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران به دکتر علی‌اکبر ولایتی


استاد گرامی، جناب آقای دکتر علی‌اکبر ولایتی
مشاور محترم مقام معظم رهبری

درود بر شما!
برنامه‌ها، سخنرانی‌ها، مقاله‌ها و کتاب‌های حضرت‌عالی درباره‌ی فرهنگ ایرانی-اسلامی را پیوسته پی‌گیری می‌کنیم. بر همین اساس، می‌توان گفت حضرت‌عالی درباره‌ی کلیت این فرهنگ و خاصه عصر زرین آن که شامل قرون اولیه‌ی دوره‌ی اسلامی ایران است، اطلاعاتی راستین، ژرف و نقادانه دارید. حضرت‌عالی از معدود چهره‌های نظام هستید که پیش از آن‌که رجلی سیاست‌مدار باشید، پزشکی حاذق بوده‌اید، و در عین آن‌که سیاست‌مداری قابلید، دغدغه‌ی فرهنگ و تاریخ و مدنیت این سرزمین و نهایتاً جهان اسلام را داشته و دارید. برنامه‌های هفتگی حضرت‌عالی در برنامه‌ی «دو قدم مانده به صبح»، حقیقتاً طرفدارانی ثابت و بینندگانی تشنه‌ی دانستن درباره‌ی منشاءهای عظمت فرهنگ یادشده دارد.
چند هفته پیش و در همین برنامه، سخن بر سر نحوه و چگونگی بسط انواع دانش‌ها در جهان اسلام بود. در آن برنامه، حضرت‌عالی، از مقام ارجح برخی از شهرهای ایرانی جهان اسلام در توسعه‌ی دانش بشری سخن گفتید. گفتید که دانش از جهان یونانی، به جهان رومی رسید که مرکزش شهر اسکندریه‌ی مصر بود. سپس این سنت به سوریه و از آن پس به جُندی‌شاپور در خوزستان رسید و از آن‌جا به بغداد رفت و از بغداد به عالم اسلام سرایت نمود. حضرت‌عالی در این بین بر نقش ویژه‌ی شهر جُندی‌شاپور تأکیدی خاص داشتید. چه آن‌که به راستی در آن مکتب غنی علمی که از سرچشمه‌های هلنی هم بهره‌مند بود، منشاءهای شرقی ایرانی و هندی و نتیجه‌ی سال‌ها تجربه‌ی نیاکان ما درهم‌ آمیخت و زایش علوم اسلامی آغازیدن گرفت.
از این مقدمه، غرض آن است تا مسایلی را در پیوند با مطالب بالا، به‌ویژه میراث فرهنگی برجای مانده از جُندی‌شاپور و از دیدی کلی تر، استان خوزستان، با حضرت‌عالی در میان نهیم و راهنمایی و یاری بجوییم.
بر آگاهان پوشیده نیست که دیار زرخیز خوزستان پیش از آن‌که منطقه¬ای نفت‌خیز باشد، خطه¬ای حاصل‌خیز است؛ آب‌های رودهایش روان و همیشگی است و زمین¬اش بارور، مردمانی با همّت و خلّاق دارد و در طول تاریخ همواره چنین بوده است. به همین دلیل خوزستان مهد مدنیّت ایران‌زمین بوده است. گذشته‌ی پرافتخارش را می¬توان در صدها تپه، محوطه، شهر و آثار پرهیبت هم‌چون پُل‌ها و بندها و کاروان‌سراها دید. در این بین اما وضعیت حفاظت و نگه‌داری از این مواریث گذشته چندان به‌سامان نبوده است. اساساً باستان¬شناسی خوزستان در دوره‌ی پیش از انقلاب به دست بیگانگان اداره می¬شد که نمونه‌ی بارز و ملموس‌اش حضور یک‌صد ساله‌ی فرانسویان در شوش است. باستان¬شناسی خوزستان اما پس از انقلاب نیز روی خوشی ندید. جنگ تحمیلی، آسیب‌هایی جدی بر پیکر میراث فرهنگی این خطه وارد آورده است.
برای نمونه می¬توان به شهر ایوانِ کرخه اشاره نمود که در روزگار ساسانیان «ایران¬شهر شاپور» نامیده می¬شد و در دوره‌ی اسلامی شکوفایی خاصی داشت. این شهر در آن‌سوی کرخه ساخته شده است و در اوایل جنگ تحمیلی به اشغال مزدوران ارتش بعث درآمد. اگرچه با رشادت دلاوران این دیار، آن خطه¬ها در اندک زمانی بازپس گرفته شد، اما در همان زمان اندک نیز ارتش بعث سنگرهای بی¬شماری در درون پشته‌های باستانی شهر حفر کرده و مین¬های بسیاری را در آن کار گذاشته که بعضاً هنوز نیز در منطقه‌، تلفات وارد می‌آورد. این محوطه‌ی باستانی خسته از ناملایمات جنگ، هنوز نفسی نکشیده، به اشغال دانشگاه آزاد اسلامی دزفول درآمده و 400 هکتار آن مصادره شده است.
در کنار آن باید از شهر باستانی شوش یاد نمود که فروغ مدنیت ایرانی را در برابر بیگانگان و دشمنان کشور برای نزدیک به 3000 سال زنده نگه داشت. شوش، مرکز و پایتخت سیاسی هخامنشی بود، اما امروز از شکوه گذشته خود کم‌تر نشانی دارد. خاک متبرّکی که دانیال نبی بر آن پای می‌نهاد امروز نشیمن‌گاه معتادان است و کاخ‌های زیبایش که روزگاری سفیران جهان - از یونان تا به هند - در آن آمدوشد داشتند جولان‌گاه حفاران و قاچاقچیان اشیای عتیقه است.
با تأسف باید از جُندی‌شاپور این مهد علم و دانش یاد نمود که امروز زمین‌هایش، تمام به زیر کشت رفته و کشاورزان آرام آرام اندک تپه‌ها و پشته‌های باستانی بازمانده‌ی آن را با لودر و بلدوزر هموار می‌کنند. به هوش باید بود که در صورت عدم رسیدگی فوری و عاجل، بقایای معماری مدفون دانشگاه جندی شاپور برای همیشه از بین برود و به این‌گونه، بی‌شمار مدارک فرهنگی درون آن نابود شود.
از شهر اَرجانی با شما سخن می‌گوییم که ناصرخسرو، باغ‌های خرم، قنات‌های پُرآب و خردمندانش را ستوده و توصیف کرده است. این شهر، امروز بی‌پناه رها شده، به گونه¬ای که شرکت نفت درون آن را برای جست‌وجوی نفت کاویده و انفجارها و لرزه¬نگاری‌هایی به انجام رسانده است. باید از شهر عسگر المکرم در جنوب شوشتر یاد کنیم که از اولین مأمن‌های مسلمانان بود و امروز هیچ توجهی به آن نمی¬شود. شهر هرمزداردشیر در درون شهر اهواز هم که گرفتار چنگال ماشین‌های حفر تونل‌های متروی اهواز است. آن‌چه در این شهر‌ها از دست ما به در می‌رود هزار مدارک ارزش‌مند علمی و فرهنگی است.
و این سیاهه ادامه دارد...
می‌بایست صادق بود. اگر چنین اتفاق‌هایی می‌افتد به دلیل بی‌توجهی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نیست. می‌دانیم که سازمان مذکور سرمایه‌گذاری‌های خوبی را به لحاظ مادی در این استان به انجام رسانده است. استان خوزستان، سرزمین پهناوری است و میراث فرهنگی آن بالغ بر هزاران عدد است. مدیریت این مجموعه‌ی فربه و غنی باید به دست فردی متخصص و توان‌مند سپرده شود. متأسفانه مدیر کنونی از این خصلت بی¬بهره است. اگر خواسته باشیم مثالی در میزان توان‌مندی مدیریت فعلی بزنیم، نمونه‌ی هتل شوش، بهترین گواه است. جناب آقای مهندس مشایی، معاون محترم ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، در راستای جذب گردشگر و رونق استان، بودجه‌ی قابل توجهی را به شهر شوش احتصاص دادند. مقرر شد با این بودجه هتلی ساخته شود. محل هتل بر روی محوطه‌ی باستانی شوش تعیین شد. کارشناسان استان خوزستان با این تصمیم مخالفت کردند اما مدیریت استانی سازمان با استفاده از موقعیت خود این محل را برای ساخت هتل مناسب تشخیص داد. محل هتل به عمق 6 متر خاکبرداری شد و مساحتی نزدیک به یک هکتار کاملا نابود شد. این در حالی است که جناب آقای مشایی از این موضوع مطلع نبوده و مدیریت استان خوزستان چنین لطمات مادی و معنوی را به بار آورده است. امروز محل هتل با انتقاد زیادی روبه‌رو شده و مقرر گردیده تا به محل دیگری منتقل شود. این موضوع در مطبوعات درج است و تذکّر دل‌سوزان به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تاکنون راه به جایی نبرده است. دست دوستان دانش‌جو و دلسوزان کارشناس ما از مراکز تصمیم‌گیری کوتاه است و امید داریم تا حضرت‌عالی ما را از راهنمایی‌های خود محروم نفرمایید و این نامه سببی شود تا چنین آسیب‌هایی توسط یک مرجع ذی‌صلاح و مستقل مورد بررسی قرار گیرد و مدیری شایسته در این استان کهن جای‌گزین شود.
بی‌صبرانه منتظر پاسخ شما هستیم.

رضا نیکپور
دبیر دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران
به‌نمایندگی شماری از انجمن‌های دوستدار میراث فرهنگی


رونوشت به:
- برنامه‌ی «دو قدم مانده به صبح»، شبکه‌ی 4 صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
- بنیاد ایران‌شناسی
- دائره‌المعارف اسلامی
- رسانه‌ها

کلیات طرح انتزاع سازمان میراث فر هنگی و گردشگری از ریاست جمهوری رد شد

 

برگرفته از ایسنا

نمایندگان مجلس شورای اسلامی با کلیات طرح انتزاع سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از ریاست جمهوری و الحاق آن به وزارت ارشاد فرهنگ و اسلامی با ‌١٢٠ رای موافق و ‌١١٣ رای مخالف مخالفت کردند و این طرح از دستور کار مجلس خارج شد.

به گزارش خبرنگار پارلمانی ایسنا، سیروس برنابلداجی به ارائه گزارش در مورد رد طرح انتزاع سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از ریاست جمهوری در کمیسیون اجتماعی پرداخت و گفت: با توجه به التهاب و فضایی که این طرح در جامعه ایجاد کرد باید گفت این طرح در فضای خاص مطرح شد که علت آن واکنش به یکی از دستگاه‌های نظام بود.

وی گفت: بنده خود یکی از امضاءکنندگان این طرح بودم اما دلیل‌اش آن بود که رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گفته بود "با ملت اسراییل مشکل نداریم"؛ ولی ما با ملت اسرائیل مشکل داریم و این در حالی است که با نگاهی به متون جامعه‌شناسی ملت‌ها و دولت‌ها می‌بینیم دولت‌ها از ملت‌ها برمی‌خیزند.

وی افزود: اما با سخنان مقام معظم رهبری و ورود ایشان به این موضوع، نقطه پایانی برای آن بود؛ بنابراین حال که به فضای آرامی رسیدیم طبیعی است هرگونه اظهارنظر در مورد آن باید با کارشناسی و با بینش واقع بینانه باشد.

ادامه نوشته

پوشش نشانی از هویت

 

برگرفته از ایران سرای جاوید

داشتن گذشته با شکوه و ریشه دار بودن فرهنگ هر کشور انگیزه ای است برای سرافرازی مردمانش.در این میان،ایران گرامیمان با دارا بودن پیشینه ای شکوهمند و فرهنگ پربار مردمانش،همواره در درازای تاریخ همچون نگینی درخشیده است.


برگرفته از ایران سرای جاوید

بنام آفریدگار پروردگار
داشتن گذشته با شکوه و ریشه دار بودن فرهنگ هر کشور انگیزه ای است برای سرافرازی مردمانش.در این میان،ایران گرامیمان با دارا بودن پیشینه ای شکوهمند و فرهنگ پربار مردمانش،همواره در درازای تاریخ همچون نگینی درخشیده است.

 ریشه دار بودن فرهنگ و تمدن مردم ایران زمین را در شیوه ی زندگی،پوشش،دین،خط ،گویش و در آیین ها و ادبیات و در کل در منش مردمان به روشنی میتوانیم ببینیم.در فرهنگ ما زیبایی و زیبا دوستی اساس زندگی است و آشکارا به چشم می آید.برای نمونه زیبایی و آراستگی جایگاه زندگی،زیبایی در پوشش مردمان،زیبایی رفتار در برخورد با یکدیگر،زیبایی در گفتار و ادبیاتمان، مهر و دوستی در برخورد با هم نوع،میهمان نوازی و بسیاری دیگر،همه نشانه هایی از فرهنگ پربار ما ایرانیان است و در کمتر جای دنیا مشابه آنرا میتوانیم ببینیم.
اما افسوس چند سالی است که گروهی از هم میهنانمان دانسته یا نادانسته دلبستگی زیادی به فراموش کردن این داشته های گرانبهای خود پیدا کرده اند و تلاش میکنند شیوه ی رفتار و برخورد خود را از دیگران جدا کنند.در هنگام سخن گفتن تلاش میکنند که وا ژه های بیگانه را هرچه بیشتر در سخنانشان به کار برند بدون اینکه نگران آینده ی گویشهای ایرانی باشند.در هنگام برخورد با دیگران آن مهر و دوستی را که همواره در میان ایرانیان وجود داشته است و از نشانه های مردم مشرق زمین است از دست داده اند و نسبت به همنوع و پیشامدهای پیرامونشان بی تفاوت شده اند.
یکی از نشانه های هویت ما ایرانیان نوع پوششمان است که با سرافرازی می بینیم که مردمان هر گوشه از کشورمان پوشش ویژه ای برای خود دارند. پوششهایی با شالوده ای زیبا و رنگ های شاد که پس از پیمودن هزاران سال زندگی گروهی،بنیاد و رنگ خود را از طبیعت و از سرشت مردم ایران زمین گرفته اند.اما افسوس در روزگارما استفاده از این پوششها در میان مردم کمتر شده و هنگامی که وارد هر کدام از شهرهای کشورمان می شویم می بینیم که پوشش مردم به یک شیوه و همانند هم شده است و تا اندازه زیادی همانند مردم پایتخت.گاهی این جدایی میان مردمان با فرهنگ و سنت خویش تا بدانجا پیش رفته است که گروهی،هم شهریان خود را به دلیل استفاده از پوشش بومی ریشخند میکنند و کسانی نیز به این بهانه که ریشخند نشوند از پوشیدن این جامه ها دوری می جویند.
باید بدانند آنها کسانی هستند ناآگاه که این چنین برانگیزنده رنجش هم میهنانشان میشوند.هنگامی که یک گردشگر وارد شهری می شود چشم براه این است که مردم را با پوشش بومی ویژه همان شهر ببیند.
پوشاک بانوان که از زیبایی ویژه و رنگبندی بی مانندی برخوردار است جای خود را به مانتوهای تنگ و تیره و چادرهای مشکی داده اند.گاهی دیده می شود که بانوان پوشش بومی بر تن دارند اما گویی که از پوشیدن آن شرمگین هستند و بر روی آن چادر میپوشند و تن پوشی را که مایه سرافرازی آنها است در زیر چادر پنهان میکنند.اگر گروههای کرد،ترک زبان،لر،ترکمن،بلوچ،سیستانی،خراسانی،شمالی و جنوبی،همگی روی به پوشش نو و همه به یک شیوه بیاوریم آیا در چندین سال آینده نشانی از پوشش های گذشتگانمان خواهیم دید؟آیا نسل های آینده همین پوشش بومی را که ما کم و بیش در کشورمان میبینیم خواهند دید؟همان گونه که  در پاره ای از شهرهای کشورمان شاهد از بین رفتن کامل پوششهای بومی هستیم به گونه ای که هنگامی درباره ی پوشش بومی همان بخش از افراد پرسش می کنیم آگاهی ندارند که پوشاک بومی آنها چگونه بوده است و نشانی از آن پوشش نمی توان یافت،مگر در گنجه و انبار خانه ی مادربزرگان و پدربزرگان که آن هم تا چند سال دیگر از میان خواهد رفت و بیم آن میرود که به همین سادگی با سهل انگاری گروهی،بخشی از هویت ایرانی مان را که همان پوشش های زیبای تاریخیمان است،از دست بدهیم.خوشبختانه از آن سو،کم نیستند مردمی که دل داده هویت خویش هستند و در نگهداری از نشانه های هویت خویش گام بر می دارند که باید سپاس گزار و یاریگر آنها باشیم.از این رو برای جلوگیری از این پیشامد ناخوشایند بر همه ی ما واجب است که با افتخار از پوشش های ایرانی استفاده کنیم و فرزندانمان و دوستان وآشنایان را نیز تشویق به این کار کنیم.فراموش نکنیم که ما میراث دار گذشتگان و امانتدار آیندگان هستیم.از ارث گذشتگان بهره ببریم و در امانتداری کوشا باشیم پیش از آنکه دیر شده باشد.

عتراض سمن های زیست محیطی اصفهان نسبت به عبور مترو از چهارباغ عباسی

 برگرفته از یاری نیوز

سازمان های غیردولتی زیست محیطی استان اصفهان با صدور بیانیه ای نگرانی خود نسبت به عبور مترو از خیابان چهارباغ عباسی را اعلام کردند.

به گزارش پایگاه خبری یاری از اصفهان، شبکه سازمان های غیر دولتی زیست محیطی استان اصفهان به نمایندگی از 32 سازمان عضو این مجموعه، با صدور بیانیه ای ضمن اعلام نگرانی نسبت به آلودگی های زیست محیطی ناشی از صنایع و هم چنین تهدید حریم طبیعی شهر توسط ساختمان های بلند مرتبه در حال ساخت، مخالفت جدی خود را با عبور مترو از محور چهارباغ اعلام و خواستار پایبندی مسئولان پروژه قطار شهری اصفهان نسبت به نظرات کارشناسان، اجرای دستورات کارشناسان شورای عالی ترافیک کشور و احترام به دستور بازپرس شعبه 5 دادگستری اصفهان شدند.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

« نصف جهان این روزها شاهد اتفاقات ناگواریست. آلودگی های زیست محیطی ناشی از صنایع، امان زیستمندان شهر را بریده است. زاینده رود به جوی فاضلاب تبدیل شده است و اگر روند کنونی مدیریت منابع آبی ادامه پیدا کند در کمتر از یک دهه آینده بطور کلی نابود خواهد شد، حریم طبیعی شهر مورد تجاوز ساختمان ها قرار گرفته و بر اساس آمارها بیماری های ناشی از آلودگی آب و هوا در حال گسترش است. این اخبار در کنار اخبار پراکنده از تخریب و تهدید میراث گهربار فرهنگی، دل هر دوستدار محیط زیست را به درد می آورد و مسئولیت سنگینی بر دوش هر کدام قرار می دهد.

چهارباغ عباسی و سی وسه پل از ماندگارترین آثار تاریخی اصفهان هستند که نقش تاثیرگذاری بر شکل گیری هویت فرهنگی اصفهان داشته اند. متاسفانه این روزها اخبار دردناک و غیر قابل باوری از عبور تونل مترو از زیر خیابان چهارباغ عباسی شنیده می شود و همه این ها در حالیست که طبق مصوبات شورای عالی ترافیک کشور و بر اساس نظرات کارشناسان دستور بر عبور مترو اصفهان از زیر خیابان شهید شمس آبادی در سال 1381و نیز دستور مبنی بر دور کردن مترو از خیابان چهار باغ عباسی و سی وسه پل در سال 1385 نیز صادر گردیده است.

بی شک عبور مترو از محور چهارباغ علاوه بر خسارات جبران ناپذیر برای میراث فرهنگی و تاریخی اصفهان، به سبب ایجاد تغییرات گسترده جمعیتی و تغییر بافت شهری سبب بر هم خوردن پایداری اکولوژیکی منطقه خواهد شد. مدیریت طبیعت ستیز شهری طی سال های گذشته باعث نابودی عناصر طبیعی شهر نظیر بیشه ناژوان ( ریه شهر)، باغ های اطراف شهر و مادی ها شده است و عبور مترو از چهار باغ عباسی آسیب های جدی را به خیابان چهارباغ وارد خواهد کرد. در شهر اصفهان نیز معماری در کنار فضاهای سبز به شهرت رسیده اند. عمارت هشت بهشت بدون توجه به بوستان هشت بهشت و یا ساختان عالی قاپو بدون فضاهای سبز چند صد ساله اش بی رنگ خواهد بود.

هم چنین از آنجایی که مساله عبور مترو از بافت تاریخی اصفهان و خیابان چهار باغ چند سالی است دغدغه شهروندان اصفهانی را برانگیخته است و مسئولان مختلف شهر با فریب و دروغ و همچنین وقت کشی و عدم شفاف سازی مسایل مختلف این طرح در پی آن هستند تا توان حامیان و فعالان میراث فرهنگی و طبیعی و محیط زیست را در برابر عمل انجام شده عبور مترو از چهار باغ تضعیف نمایند، سازمان های غیر دولتی زیست محیطی اصفهان با شعار (حفظ میراث فرهنگی و طبیعی وظیفه همه ماست) در کنار دیگر شهروندان اصفهانی ضمن مخالفت جدی با عبور مترو از محور چهارباغ خواستار پایبندی مسئولان پروژه قظار شهری به نظرات کارشناسان، اجرای دستورات کارشناسان شورای عالی ترافیک کشور و احترام به دستور بازپرس شعبه 5 دادگستری اصفهان هستند.

هم چنین می بایست مسئولان بلند پایه کشوری با پیگیری این مسائل علاوه بر معرفی فریب کاران و قانون شکنان برنامه مدونی برای جبران تخریب های صورت گرفته ارایه دهند.عذرخواهی از تاریخ و نسل های آینده را نیز به وجدان های بیدار مسئولان واگذار می کنیم.»

تلاش برای نجات میراث فرهگی اصفهان

اطلاعیه تجمع اعتراض آمیز

به اطلاع کلیه دوستان می رساند:

تجمع اعتراض آمیز دوستداران میراث فرهنگی نسبت به عبور مسیر مترو از بافت تاریخی اصفهان و خیابان چهار باغ عباسی برگزار می شود.

خواهشمند است با تمام توان به کلیه افرادی که می شناسید اطلاع دهید تا دراین تجمع شرکت نمایند.

شنبه ۲۰ مهرماه ۱۳۸۷
ساعت ۹:۰۰ بامداد
مقابل دبیر خانه شورای اسلامی شهر اصفهان واقع در ابتدای خیابان چهار باغ بالا ساختمان باقی مانده از تخریب کارخانجات قدیم چهار باغ
 
برای امضای اینترنتی روی تصویر زیر کلیک کنید.

گزارش نشست «چالش‌های صنعت سدسازی با تاکید بر اثرات متقابل آن بر بخش منابع طبیعی»

 

ندا احمدی‌لفورکی

گزارش نشست «چالش‌های صنعت سدسازی با تاکید بر اثرات متقابل آن بر بخش منابع طبیعی»چهارمین نشست علمی اعضای هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع با عنوان: «چالش‌های صنعت سدسازی با تاکید بر اثرات متقابل آن بر بخش منابع طبیعی» روز چهارشنبه ۲۰ شهریور ماه، در تالار اجتماعات این موسسه با سخنرانی آقای مهندس احمد آل‌یاسین و بانو مهندس فاطمه ظفرنژاد، راس ساعت 10:00 آغاز شد.
آقای مهندس درویش، مجری نشست در ابتدا گفت: دولتمردان دنیا فکر می‌کنند که با ساختن سدها می‌توانند مدیریت‌های و تکنولوژی سازه‌ای خودشان را به‌رخ مردم خودشان و دیگر کشورها بکشانند. ولی عملا از سال 1985 به این طرف که نخستین مخالفت‌های جدی با رویه سدسازی در دنیا آغاز شد این مساله و رویکرد به‌صورت جدی مورد سوال قرار گرفت و دیگر از سدسازی به‌عنوان یک ارزش کامل و مطلق یاد نمی‌شود؛ هرچند که نمی‌شود سدسازی را به‌طور کامل رد کرد. با ساخت سدهای البرز 56 هزار درخت، سیوند 8 هزار درخت پانصد ساله و کارون 3 پنج هزار هکتار از جنگل‌های بلوط را از دست دادیم و چون ارزش‌گذاری اقتصادی نشد سازمان‌های ما خیلی راحت و با ملاحظاتی که در ماتریس‌های ارزیابی سدها مطرح است، مجوز قطع و از بین رفتن این زیستگاه‌های منحصر به‌فرد را صادر کردند. اگر ما ببینیم که فقط مشکلات آب کشورمان را با سدسازی می‌توانیم حل کنیم این نمایش دهنده‌ی یک نگرش یک‌سویه است و خلاف آموزه‌های توسعه‌ی پایدار و عملا نشان داده شدکه به افزایش ناپایداری در زمین کمک می‌کند.

سخنران نخست، آقای مهندس آل‌یاسین مدیر سازمان آب خوزستان(پیش از انقلاب) و نخستین رییس سد دز، سدسازی باستانی ایرانیان را طبق کاوش‌های باستان‌شناسی در منطقه شوش، از دو هزار سال پیش از میلاد مسیح و در دوره‌ی معاصر، از زمان رضاشاه پهلوی با سدسازی در خوزستان برشمرد که با یک وقفه‌ در (دهه 1930) دوباره با ساختن سدهایی چون کرج، سفیدرود و بعدها دز آغاز و تا جایی پیش رفت که بیش از 300 سد کوچک و بزرگ در ایران ساخته و یا در دست بهره‌برداری قرار گرفت. امروزه ایران در این صنعت خودکفا می‌ باشد.
ایشان در ذکر مزایای سد گفتند: با افزایش جمعیت، تامین نیازهای آبی از راه سدسازی در دهه‌های 1930 تا 1970 به اوج خود رسید و در همه‌ی جهان همگانی شد؛ حتی نمادی از تجددگرایی نیز قلمداد گردید. تامین 24٪ برق مصرفی، آبیاری مصنوعی مزارع کشاورزی، 12 تا 16 درصد از مواد غذایی جهان و  ۳۰ تا 40 درصد از 277 میلیون هکتار زمین و جمع‌آوری سیلاب‌های مناطق خشک و کویری از راه سدها تامین می‌شوند. اما هویدا کردن آثار سو سدسازی در اواخر 1970 توسط کارشناسان محیط زیست کشورهای آمریکایی و اروپایی این روند را با بررسی و دقت بیشتر همراه ساخت. ماموریت بانک جهانی در سوییس، به کمیته جهانی سدها و انتشار گزارش آن در سال 2000 موجی از موافقت و مخالفت را در مورد سدسازی در عرصه‌ی جهانی به‌همراه داشت.

 

ادامه نوشته

اعلام نگرانی نسبت به نابودی میراث فرهنگی

 

به نام خداوند جان و خرد

بدینوسیله، نگرانی شدید خود را از رویدادهای تلخی که این روزها در کشورمان رخ داده و گنجینه‌های باستانی و گرانبهای میهن‌مان را یکی پس از دیگری به نابودی می‌کشد، اعلام نموده و ضمن یادآوری وظیفه‌‌ی دولت یعنی نگهداری و پاسداری از گنجینه‌های این سرزمین، از میان انبوه ویرانی‌هایی که این روزها دل هر ایرانی پاک‌نهادی را به درد آورده است ، پنج پاره‌ی زیر را نگران‌کننده‌تر از همه دانسته‌ و آنها را به آگاهی ملت گرامی ایران می‌رسانیم:
 1. ما از هماهنگی‌های انجام‌شده میان سازمان میراث فرهنگی و مدیریت بریتیش‌میوزیوم لندن برای بازگشت – اگرچه موقت – استوانه خشتی کوروش بزرگ (منشور حقوق بشر کوروش) از موزه‌ی بریتانیا به گنجینه‌ی ملی ایران و نمایش همگانی آن، به شدت نگران بوده و از هم‌اکنون دلواپسی ژرف خود را از این موضوع، به آگاهی هم‌میهنان و نیز همه‌ی نهادهای فعال فرهنگی می‌رسانیم.
زیرا بر این باوریم که سازمان میراث فرهنگی، هرگز کارنامه‌ی روشنی در پاسداری از گنجینه‌های کشورمان نداشته و ندارد، و برای نمونه همان بس که نتوانسته تا از سنگ‌نوشته‌ی ارزشمند جزیره‌ی خارک ، بیش از 199 روز نگهداری نماید. هم‌چنین هنوز هم مردمِ بزرگوار ایران ، خاطره‌ی تلخ ربوده شدن «لوح زرین تخت‌جمشید» از همین گنجینه‌ی ملی ایران و و سپس پخش خبری مبنی بر آب کردن آنرا ، از یاد نبرده‌اند.
2. همانگونه که کارشناسان غیردولتی از همان آغاز پیش‌بینی کرده بودند، رطوبت سنجهای پاسارگاد  نمِ بسیار بالایی را پیرامون آرامگاه کوروش بزرگ نشان داده‌اند و با آنکه همه‌ی گروههای میهن‌پرست، پیش از آبگیری سد سیوند، بارها و بارها درباره اثرات ویرانگر این آبگیری هشدار داده بودند،ولی هنوز هم- و بر خلاف وعده‌های داده‌شده – شاهد اقدام مثبتی برای تخلیه‌ی آبهای آن سد نبوده‌ایم ، تا  پس از قطع شمار بالایی درخت منحصر به‌فرد و نابودی  محوطه‌های باستانی تنگِ چشمه (تنگ بلاغی)، دست کم اینک از شدت آسیب‌های پیشِ رو بکاهیم. 
3. شنیده می‌شود کسانی به جرم ویران نمودن سنگ‌نوشته‌ی جزیره‌ی خارک دستگیر شده‌اند. هر چند پیرامون علت دستگیری دستکم یک تن از آنها  ابهام‌هایی وجود دارد ولی در میان شگفتیِ همگان، منابع رسمی تا کنون  به بهانه‌ی امنیتی بودن مسأله، از شناساندن آنها به مردم و روشن شدن علت مسأله سر باز زده‌اند. و این در حالی است که میدانیم به دلیل نفت‌خیز بودن جزیره‌ی خارک و دارا بودن تأسیسات نفتی بسیار، هیچ‌کس نمی‌تواند بدون داشتن پروانه از مسؤولان مربوطه، به آن‌جا آمدوشد نماید.
آشکار است که برای جلوگیری از گسترش شایعات پیرامون این رویداد – که چندان خوشایند نیز نبوده و می‌تواند اعتماد دوستداران میراث فرهنگی نسبت به دولت را کم‌تر نماید – ضمن برکناری مدیریت سازمان میراث فرهنگی استان بوشهر، شایسته است نتایج پیشرفت پرونده ، گام به گام اعلام گردد.
4. در خبرها آمده است که در کمال شگفتی بخشی از محوطه‌ی کاخ‌ آپادانای شوش، آن گنجینه‌ی کهن و گران‌بهای کشورمان و یادمانِ روزگار داریوش بزرگ،  به پیست موتورسواری بدل گشته است. آشکار و بدیهی است که میبایست ضمن برچیدن چنین وضعیتی، هرچه زودتر حریم آن اثر ارزشمند  مشخص و مورد نگاهبانی قرار گیرد تا دیگر بار فجایعی همچون تخریب پای ستون‌های دروازه‌ی شرقی همان کاخ ونیز نابودی  کتیبه‌ی خارک را شاهد نباشیم .
5. و باز از خوزستان و دیگر کهن‌شهر آن، ((اهواز))، خبری دال بر کاوش و رسیدگی به شهر باستانی هرمزداردشیر که خود یادگاری 1700 ساله از روزگار ساسانیان و از آثار ثبتِ ملی شده‌ی آن استان است به گوش نرسیده و نمی‌رسد. ما چنین کوتاهی‌هایی را تنها و تنها از ناکارآمدی مدیریت سازمان میراث فرهنگی آن استان می‌بینیم و خواستار بازبینی در رفتار و عملکرد این سازمان میباشیم .

ضمن شادباشِ فرا رسیدن جشن کهن تیرگان و بزرگداشت یاد و نام آرش و همه‌ی سرداران، سربازان، جان‌باختگان و شهیدان راهِ میهن، به‌ویژه شهیدان هشت سال دفاع مقدس، داوری در این باره و باره‌های دیگر را به ملت ایران می‌سپاریم . و نیز توجه دولت را به موارد یادشده و پند و اندرزهایی که  می‌تواند از شدت دردها بکاهد، جلب می‌کنیم.

                                                                                  چو ایران نباشد تن من مباد
                                                                                 

• هم میهن گرامی، خواهشمندیم ما را در پخش این آگاهی‌نامه یاری نموده و این پیام را به نشانی رایانامه‌هایی (پست الکترونیک) که می‌شناسید، بفرستید و نیز اگر می‌توانید آنرا بر روی تارنما (دیدارگاه، سایت) و یا تارنگار (وبلاگ) خود بگذارید تا همگان از روزگار رفته بر گنجینه‌های این کهن‌سرزمین آگاه گردند . باشد که در کنار یکدیگر بتوانیم ، مسیر این سیل خودساخته را بگردانیم.
پیشاپیش از هم‌کاریتان سپاسگزاریم.

بنیاد دوستداران میراث فرهنگی افراز (تهران) 
انجمن فرهنگی بیستون (تهران)
انجمن بارگاه مهر(اصفهان)
انجمن فرپاد (شیراز)                    
انجمن اندیشه جوان (اصفهان)
انجمن دوستداران میراث فرهنگی شوش(شوش)
 کانون دوستداران شاهنامه (توس)
کانون جوانان پاسارگاد  (گرگان)        
گروه جوانان شکوه هخامنشی (خراسان)
جمعیت عصر سبز (یزد)       
انجمن فرهنگی سرزمین پارس (خراسان)
جمعیت دوستداران میراث فرهنگی یادگار (یزد) 
خانه سیمرغ (تهران)
خانه ماورای جوان  (گرگان) 
اانجمن دیده بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران (تهران )
انجمن کهن‌دژ (همدان)                                                    
کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ ( اصفهان )
انجمن هخامنشیان (تهران)                                                
انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری امرتات  (اصفهان)
انجمن دوستداران میراث فرهنگی تاریانا  (خوزستان)            
کانون سیمرغ اندیشه  (نجف آباد)
 خانه ادب مهر (اصفهان)                                          
کانون فرهنگی لر بختیاری ایرانیان
 انجمن ایلام شناسی ایران ( تهران )                                    
انجمن فرهنگی کوروش بزرگ و 
انجمن اسپادانا ( تهران )                                              
و گروهی از فرزندان ایران زمین.

شايعات پيرامون كشف موميايي در قبرستان باستاني سنندج تكذيب شد

خبرگزاري جمهوري اسلامي ‪۲۹/۰۸/۸۷‬

سنندج- رييس سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري وصنايع دستي استان كردستان، شايعات پيرامون كشف موميايي يا فلز قيمتي درگورستان باستاني تازه كشف شده در سنندج را تكذيب كرد.
به گزارش خبرنگار ايرنا، علي فعله گري روزچهارشنبه درجمع اصحاب رسانه گف ت: فيلم و بلوتوس ساختگي كه اين روزها بعد ازاعلام خبر كشف قبرستان باستاني درحسن آباد سنندج بين مردم منطقه و ازرسانه‌هاي بيگانه پخش شده جعلي است و هيچ موميايي دراين قبرستان پيدا نشده است.
وي افزود: بنا به نظركارشناسان، موميايي كردن اجساد درايران مرسوم نبوده ورواج شايعات مبني بريافتن جسد موميايي در منطقه تلاشي جاهلانه براي تشويش اذهان عمومي است.
وي اظهارداشت: ساختگي بودن اين فيلم براي افراد عادي و بدون تخصص هم قابل درك است وازنظرفني براي موميا يي اجساد تمام اعضاي درون شكم و سرجسد براي ماندگاري آن تخليه مي‌شود كه جسد ساختگي موجود درفيلم توزيع شده هيچكدام ازمشخصات يك جسد موميايي را ندارد.
فعله گري گفت: اگر تهيه و تدوين اين فيلم ساختگي شيطنتي بچگانه نباشد، بدون شك تلاشي مذبوحانه براي انحراف اذهان ساده به منظور ايجاد بدبيني به دستگاهاي متولي حفظ و حراست ميراث فرهنگي است.
وي، شايعات مبني بريافتن مقدارزيادي فلزات قيمتي، جابجايي اقلام باستاني به خارج ازاستان و مسكوت گذاشتن كشفيات به منظورناديده گرفتن ميراث فرهنگي منطقه را نوعي توهين به مردم به عنوان مخاطبين فهيم جامعه دانست و افزود: ميراث فرهنگي هرنقطه ازايران متعلق به همه ايرانيان است و اين امري بديهي است.
وي اظهارداشت: شايعات نادرست افكارعمومي مردم راازاصل موضوع و قدمت سه هزارساله فرهنگ منطقه دوركرده است.
به گفته وي، نقش قاچاقچيان سود جو را نيز براي بهره بردن ازاين فرصت و آب كردن اشيا ساختگي خود درساخت اين شايعات نبايد بي‌تاثيردانست.
وي، دستورالعمل‌ها و آيين نامه‌هاي موجود درمورد اطلاع رساني مكشوفات را اساسي‌ترين عامل تاخير دراطلاع رساني به موقع اين موضوع و گسترش دامنه شايعات دراين زمينه اعلام كرد.
وي با اشاره به كشف اين قبرستان افزود: ماموران اداره راهداري استان درحين فعاليت دررمپ كناري جاده سنندج- حسن آباد بودند كه با مشاهده اشيا و پيدا كردن يك النگوي مفرغي موضوع را به ميراث فرهنگي اطلاع دادند و ازروز ‪ ۲۲‬آبان تاكنون كارشناسان ميراث درحال كاوش اين قبرستان هستند.
وي اظهارداشت: تاكنون هفت قبردراين قبرستان مكشوفه پيدا شده كه اشيايي ازقبيل ظروف گلي، نوك پيكان تيروكمان، نيزه ودانه‌ها و موره‌هاي عقيق صدفي كه براي تزيين زنها به كارمي رفته درآنها كشف و ضبط شده است.
فعله گري اعلام كرد: بنا به گمانه زنيهاي انجام شده قدمت اين گورستان به بيش ازسه هزارسال پيش مي‌رسد كه اطلاعات جامع آن بعد از گمانه زنيهاي فني اعلام مي‌گردد.
وي گفت: تاكنون هيچگونه آثاري ازمحل سكونت افراد دراين منطقه شناسايي نشده است و تمام مكشوفات بيانگر وجود قبرستان است.
فعله گري، وجود افراد غيربومي را دراين كاوش تكذيب كرد و افزود: برخلاف اخباررسانه‌هاي بيگانه، تمام كارشناسان و ماموران مشغول به كاوش دراين منطقه ساكن و بومي سنندج و استان كردستان هستند.
وي گفت: بنا به برنامه ريزي انجام شده و تصميم مسوولان اجساد و اشيا كشف شده دراين قبرستان به موزه سنندج انتقال داده مي‌شود.
وي، هجوم مردم بومي را براي ديدن اين قبرستان درحال كاوش مشكلي اساسي درانجام تحقيقات دانست و ازمردم خواست از مراجعه به آن مكان درحال حاضر خود داري كنند و درآينده بازديد ازاشيا و محل براي مردم امكانپذير خواهد شد.
به گفته وي، گرفتن مجوز گمانه زني تپه‌هاي موجود دراين منطقه اولويت برنامه‌هاي سازمان ميراث فرهنگي است.ك/
منبع : http://forum.patoghu.com